خلاصه داستان : داستان در مورد یک طراح گرافیکی است که بعد از اینکه دوست دخترش او را ترک می کند، نا امیدی تمام زندگی اش را فرا می گیرد...

خلاصه داستان : «دار تانیان» (اودانل) و سه تفنگدار ـ «آرامیس» (شین)، «آتوس» (ساترلند) و «پورتوس» (پلات) ـ با توطئه های «کاردینال ریشلیوی» مکار مقابله می کنند...

خلاصه داستان : زمانی در آینده ی نزدیک. سرخ ها به ایالات متحد یورش می برند و از جمله در یکی از شهرهای کلرادو کنار یک دبیرستان فرود می آیند و دانش آموزان و معلمان را دستگیر می کنند. عده ای از دانش آموزان، از جمله «جد اکرت» (سوایزی) و برادرش «مت» (شین)، به سمت کوه ها فرار می کنند تا گروهی چریکی تشکیل دهند.

خلاصه داستان : پسری چهارده ساله گوشه گیر زمانی که می فهمد بهترین دوستش عاشق دختر مورد علاقه او شده است، برای اولین بار سکته قلبی را تجربه می کند...

خلاصه داستان : "جیمی" که توسط اوباش محل کشته شده است، در ظاهر یک موجود عرفانی به نام "جیک" بازمی گردد تا انتقام خود را بگیرد...

خلاصه داستان : لینکلن کانتی نیو مکزیکو. دامداری انگلیسی به نام «جان تانستال» (استامپ) گروهی جوان فراری و بی خانمان را برای کار استخدام می کند. تازه ترین فرد استخدام شده، هفت تیرکش کله شقی به نام «بیلی بانی» (استه وز) است که به خوبی با بقیه کارکنان کنار می آید و پس از کشته شدن «تانستال» یک دارو دسته ی یاغی را تشکیل می دهد.

خلاصه داستان : کارل و جیمز دو رفتگر هستند. آن ها روزی در سر کار خودشان در یکی از سطل های آشغال یک جسد را پیدا می کنند و دردسرهایشان آغاز می شود...

خلاصه داستان : ستوان "کوران" و تیم او از نیروهای دریایی وقتی در حال آزاد سازی گروهی از آمریکایی هایی هستند که بدست یک گروه تروریستی از خاور میانه دستگیر شده اند، متوجه مدارکی می شوند که نشان می دهد تروریستها صاحب اسلحه ای خطرناک و پیشرفته هستند...

خلاصه داستان : «نیک پولووسکی» ( کلینت ایست وود ) که در حال کار بر روی پرونده ای برای گیر انداختن تبهکاری آلمانی است، مجبور می شود با یک پلیس تازه کار ( چارلی شین ) بر روی این پرونده کار کند...

خلاصه داستان : فرمانده «جیمز بلاک» (دان)، «تاپر هارلی» (شین) را که سالهاست به دلیل مشکلات روانی، دور از اجتماع و نزدی قبیله ای بومی زندگی می کند فرا می خواند تا عضو یک گروه پرواز نخبه با مأموریتی ویژه شود...